بشکن نزن شبت همش تاریک ، فانوسِ دریایی تو کم نـور
حدس نزن با رفتنت شادی ، زندگیتُ بی من شده ناجور
***
دلِ تو زخمِ زیرِ یک آوار ، با ترس و لرزت بستی شریانت
راهِ وصالت خیلی مشکل گشت ، دور شدم از جن و پریانت
***
کشتی دلم با مزه های تلخ ، پیچیدی نسخه در دلم هر روز
با من بساز همش چرا تهدید ، یادت باشه دلت به من مغروض
***
ای گل بهارِ باغِ فردوسم ، تو لحظه های شبم بیــــداری
مزه ی عشقت دردلم چسبید ، نمی دونم چرا تو بیزاری
***
شستی دلم با خنده های تلخ ، آزرده کردی قلبِ پر خونی
به من نگو گذشتم از سختی ، تو اون فضای دودِ قلیونی
***
بیا مریضم خیلی بد حالم ، طبیب و دربارِ دلم باشی
شفا کنی با مهرِ تو قلبم ، یا زهره مارِ نو گلم باشی
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 23/12/1391
:: برچسبها:
جن وپری ,
:: بازدید از این مطلب : 1970
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0